در باب افسون عکس
در نگاه اول شاید صرفاً یک پرش خوب بهنظر برسد: از بهترین زاویه و در بهترین زمان ممکن. آب راکد روی زمین آینهای بهپهنای یک صحنه نمایش ساخته، و نور بکلایت از سوژه سیلوئتی همتای انعکاس سایهاش در آب—سیلوئت و سایهای که در آستانهی رسیدن به هم اند—و یک سرعت شاتر مناسب که توانسته حس حرکت را منتقل کند. اما بیایید کمی دقیقتر شویم. (دقیق شدن لذتبخش است!)
یک روز مهآلود سال ۱۹۳۲ در فضای پشت ایستگاه قطار سَنلازار پاریس، آنری کارتیه برسون عکاس در حالی که دوربین کوچکش را در دست دارد شاهد حضور مردی است در حال تقلا برای عبور از یک آبگیر شهری. شاید این یک اتفاق ساده به نظر برسد، اما ظاهراً برای کارتیه برسون اینطور نبوده. در واقع، چنین صحنهای برای یک عکاس جوان و پرشور مثل او (کارتیه برسون موقع گرفتن این عکس ۲۴ ساله بود) احتمالاً حکم یک صحنه تئاتر را داشته. او آماده عکاسی از تئاتر پیش چشمش میشود و تصویری از آن روی فیلم ثبت میکند که بهزعم بسیاری برجستهترین اثر کارتیه برسون و یکی از برجستهترین عکسها در تاریخ عکاسی است.
اما این تنها یک عکس خوب از پرش مردی از روی آب نیست. در واقع، باید بگویم..
آخرین دیدگاهها